واقعا چرا؟؟؟؟؟

شب سومی که من از اینجا باهاتون حرف میزنم

امروز واستون چطور گذشت؟؟سخت و طاقت فرسا؟؟یا راحت و دلنشین؟؟؟

خیلی وقتا با خودم فکر میکنم مگه ما ادما کار نمیکنیم تا بتونیم راحت و اسوده زندگی کنیم؟تا شبا با خیال راحت سرمون رو بالش بزاریم زیر سقفی که از امن بودنش مطمینیم؟؟پس چرا بعضی وقتا خودمونو یادمون میره؟؟؟؟؟؟اصا کلا یادمون میره چرا و برای چه کسی داریم کار میکنیم؟!

تمام فکر و ذکرمون میشه تمرکز روی کارمون واسه اینکه موفق بشیم هر کاری میکنیم از خوابمون میگذریم از تفریحمون غذای درست حسابی نمیخوریم فقط با این هدف که کارمون بگیره و موفثق تر و پولدارتر از دیروزمون بشیم اما دریغ از اینکه داریم اینکارا رو برای راحتی و اسایش خودمون انجام میدیم ولی تنها چیزی که توی این راه به فکرش نیستیم سلامتی و اسایش فکری و جسمی خودمونه!!!!!!!!!!!

خیلیا که اولش به خاطر این که خانوادشون راحت زندگی کنن کلی تلاش میکنن و به جاهای خیلی خوبی میرسن و موفق میشن اما از یه جایی به بعد یادشون میره که به خاطر خونوادشون بوده که وارد این راه شدن و حاظرن به خاطر پیشرفت هرچه بیشتر خانوادشونو فدا کنن!!!!!!!!دیدم که میگم://

سعی و تلاش برای پیشرفت خیلی چیز خوبیه اما نه به هر قیمتی!!اینطوری شاید خیلی معروف یا خیلی پولدار بشیم اما خودمونو از دست میدیم:)

gooooooooooooodnight#